دال مدیاپروژه های دانشجویی دال مدیا

  • خانه
  • ارتباطات انسانی
  • ارتباطات بین فرهنگی
  • ارتباطات سیاسی
  • افکار عمومی

دال مدیاپروژه های دانشجویی دال مدیا

  • خانه
  • ارتباطات انسانی
  • ارتباطات بین فرهنگی
  • ارتباطات سیاسی
  • افکار عمومی
  • صفحه خانگی
  • >
  • اخبار
  • >
  • فریدون صدیقی: تا ابد و همه‌جای دنیا به روزنامه‌نگار نیاز داریم

فریدون صدیقی: تا ابد و همه‌جای دنیا به روزنامه‌نگار نیاز داریم

  • اخبار
  • admin
  • ۱۲۲ بازدید
  • بدون دیدگاه

روزنامه‌نگاری در ایران قرنی پرفراز و نشیب را پشت سرگذاشته. می‌گویند «ملتی که تاریخ نداند محکوم به تکرار دوباره آن هستند» و حالا هم برای اینکه در دنیای روزنامه‌نگاری پیش برویم بد نیست نیم نگاهی به گذشته هم داشته باشیم. در این مصاحبه سراغ فریدون صدیقی، کسی که بخش قابل توجهی از روزنامه‌نگاری در قرن گذشته بوده، رفیتم و در رابطه با روزنامه‌نگاری در قرنی که گذشت و ضرورت روزنامه‌نگار بودن با او گفت‌وگو کردیم.

در زمانی که شما وارد مطبوعات شدید، شیوه جذب روزنامه‌نگاران چگونه بود؟

جذب روزنامه‌نگاران و ورود به حوزه زیست مطبوعاتی در آن زمان تابع یک‌سری نُرم‌ها بود که بخشی من‌درآوردی و بخشی منطقی بود. این‌گونه نبود که یک شیوه واحد داشته باشیم. من در سال چهارم دبیرستان، یعنی حدود نیم قرن پیش، انشا می‌خواندم. انشای من از همان ابتدا خوب بود چون از اوایل نوجوانی بسیار کتاب می‌خواندم و به سینما هم علاقه‌مند بودم.
من در دبیرستان، با آقای جمشید اکرمی آشنا شدم. او اکنون دکترای سینما دارد و استاد دانشگاهی در آمریکاست. او یکی از افراد علاقه‌مند و موثر و پیش‌برنده جایگاه سینمای ایران در آمریکا بود که سینمای ایران را در آمریکا معرفی کرد. یک روز به من گفت هفته بعد، مجله جوانان که متعلق به موسسه اطلاعات بود و سردبیر آن هم رجبعلی اعتمادی بود، آزمونی می‌گیرد و قرار است تعدادی جوان و نوجوان، جذب مجله کند تا خبرنگار افتخاری باشند. سوژه ما در آن آزمون دلهره‌ها و التهاب‌هایی بود که برای آزمون داشتیم. ما بنا به دلایلی خبرنگار آن رسانه نشدیم.
به هر حال، شکل‌های ورود به رسانه متفاوت و متمایز بود. ممکن بود برخی مواقع آشناها، باعث ورود به رسانه‌ها می‌شدند. مثلا فردی در روزنامه‌ای کار می‌کرد و می‌دید آشنایی، استعدادی دارد و در جست‌وجوی کار است. گاهی هم رسانه‌ها فراخوان می‌دادند و آزمونی به شیوه خودشان برگزار می‌کردند. بعد از بین داوطلبان افرادی را برمی‌گزیدند.

آن زمان روزنامه‌نگاری چقدر به عنوان یک شغل و حرفه تلقی می‌شد؟

تا قبل از موقعیت‌یافتن واقعی رسانه‌ها، افرادی روزنامه‌نگاری می‌کردند که روزنامه‌نگاری شغل دوم‌شان بود. حضور مستمر و پیوسته روزنامه کیهان و اطلاعات که بعدها تبدیل به موسسه شدند و بعد ناشر مجلات دیگری شدند، تاثیر زیادی در این زمینه داشت. گسترش این دو موسسه، الزاماتی را فراهم کرد که به تدریج افرادی که وارد روزنامه‌نگاری شدند به سمت گزینش بهتر و معنادارتر رفتند. تا پیش از تاسیس دانشکده علوم ارتباطات که اولین دانشکده روزنامه‌نگاری در ایران بود، عموما کسانی که جذب روزنامه‌ها می‌شدند، روزنامه‌نگاری شغل دومشان بود یا ماموریت گرفته بودند و آنجا هم همزمان کار می‌کردند. بعضی‌ها معلم بودند یا در اداره دیگری کار می‌کردند و بیشتر شغل‌های دولتی داشتند.
بعد از تاسیس دانشکده، افرادی که ظرفیت و قابلیت خاصی داشتند، خودبه‌خود به روزنامه‌ها می‌رفتند. بعد اولین گروه فارغ‌التحصیلان جذب روزنامه شدند. آن‌ها چابکی و نثر درست داشتند و نتیجه این شد که این گروه در روزنامه‌ها ماندند.

رواج تحصیلات آکادمیک روزنامه‌نگاری چه تغییری در جذب روزنامه‌نگاران به وجود آورد؟

در آن دوران به تدریج گزینش‌ها دشوار و دشواتر می‌شد و نمی‌شد تنها به صرف در دانشگاه درس روزنامه خواندن، جذب روزنامه شد. در همان دوران و در سال ۵۱ من وارد روزنامه کیهان شدم. دکتر فرقانی چند روز بعد از من وارد شده بود و تا شش ماه حتی جا برای نشستن نداشت؛ یعنی به او جا نمی‌دادند تا کار خود را شروع کند.
ابتدا باید آزمون عملی گذرانده می‌شد تا افراد وارد روزنامه شوند. در همان دوره، تازه زیرگذر را در میدان امام حسین احداث کرده بودند. اگر کسی داوطلب کار خبرنگاری بود می‌گفتند برو ماشین‌هایی را که از زیرگذر رد می‌شوند بشمار. به آن‌هایی که می‌آمدند می‌گفتند مثلا ۱۴ ماشین رد شده، می‌گفتند برو خانه تا زنگ بزنیم اما کسانی را که گزارش توصیفی و تحلیلی می‌نوشتند درباره آن، جذب می‌کردند. کسانی جذب می‌شدند که تیزهوشی و نگاه تازه و نظر رسمی‌تر و خلاقانه‌تری داشته باشند اما مهم‌ترین فاکتور، این بود که نثری روایی برای اتفاق‌ها داشته باشند. دوم اینکه صر‌ف‌نظر از قریحه و استعداد و نثر، باید از نظر شخصیتی کنجکاو، فضول و ماجراجو باشد. این مهم بود که فرد، کنجکاوی لازم برای مشاهده اتفاق‌ها را داشته باشند. خلاصه اول از همه، استعداد و ذات کنجکاوانه و ریسک‌پذیر برای روزنامه‌نگاری ملاک مهمی بود.
آن زمان که قرار بود من وارد کیهان شوم، همسرم هم در این اتفاق سهیم بود و روزنامه‌نگاری هم خوانده بود. پدر خانم من کارمند وزارت کشاورزی آن زمان بود اما با مجله‌ای کار کرده بود و در آن مقاله نوشته بود. او یک روز به من گفت در ایران روزنامه‌نگار یا سر کار است یا سر دار. بعدتر فهمیدم منظور او این است که هرلحظه ممکن است به هر بهانه‌‌ای اتفاقی رخ دهد.

روزنامه‌نگاری در کشور ما چه ضعف‌هایی دارد؟

به نظر من در رسانه‌های ما بچه‌ها کمتر گزارش‌نویسی بلد هستند. مثلا عناصر و اطلاعات را جمع‌آوری می‌کنند اما نمی‌توانند گزارش را به اصطلاح دربیاورند. نمی‌توانند پایان‌بندی خوب و رازگشایی خوب داشته باشند و این یکی از معضلات روزنامه‌نگاری است.
بارها گفته‌ام، خاستگاه اول روزنامه‌نگاری بدون تردید داستان‌نویسی بوده است. به همین دلیل، هرچیزی را نقل می‌کنیم، باید بیان داستانی داشته باشیم. مقاله هم همین است؛ یک موضوع مطرح می‌شود و باید آن موضوع باز شود. یک سوال مطرح می‌شود یا پاسخ یک سوال داده می‌شود. کل کار رسانه همین است. والسلام.
روزنامه‌نگار باید هم مقاله نوشته باشد، هم مصاحبه کرده باشد، هم یادداشت داشته باشد، هم کار خبری کرده باشد و هم صفحه‌بندی کرده باشد. این فرد باید بتواند به تنهایی یک روزنامه را ببندد. همین الآن می‌توان مصاحبه را با دورکاری انجام داد ولی زمان ما اینگونه نبود و بیشتر باید دیداری کار می‌کردیم. به نظر من، مصاحبه حضوری از مصاحبه تلفنی بسیار موفق‌تر است. وقتی مصاحبه‌کننده و مصاحبه‌شونده چهره‌های هم دیگر را ببینند این اتفاق بر روند مصاحبه هم تاثیر می‌گذارد. همین الآن هم در هر رسانه شاید سه یا چهار نفر باشند که این خصیصه را داشته باشند. تعداد افرادی که واقعا روزنامه‌نگار باشند واقعا محدود است.

درباره پیش از انقلاب توضیح دادید؛ پس از انقلاب اوضاع چطور بود؟

تا زمانی که ما نیاز به رسانه مسئول، وظیفه‌مند و هدفمند رسمی داریم، باید روزنامه‌نگار ماند. منظورم از رسمی، جایگاه قانونی و حقیقی داشتن رسانه است. هرگونه اطلاع‌رسانی به هنگام، سریع و دقیق می‌تواند جریان‌سازی کند و موج‌آفرین باشد. شما اطلاع‌رسانی دقیق می‌کنید که طرحی که مجلس تصویب می‌کند، آثار و تبعات زیان‌باری دارد.
اگر رسانه، رسانه‌ای باشد که از جایگاه حقیقی و واقعی برخوردار باشد و مسئولیت حقوقی داشت باشد، ایده و طرحی را زیرورو می‌کند، غیراصولی و غیرحرفه‌ای بودن آن طرح را روشن می‌کند و ممکن است طرح را از دستور کار خارج کند. تا زمانی که این نیاز وجود دارد، که به نظر من وجود دارد، نیاز به روزنامه‌ای داریم که جایگاه قانونی و حقیقی آن مشخص باشد تا تعیین راهبرد برای سیستم بالاسری و دولت کند. در دوره‌ای ماهنامه حمل‌ونقل منتشر می‌شد و یک گروه کارشناس کار تدوین‌شده می‌کردند و وزارت راه و دولت هم به آن توجه داشت. اگر اینگونه باشد معلوم است که ما به روزنامه‌نگار نیاز داریم. تا ابد هم در همه جای دنیا به چنین افرادی نیاز داریم. عاملی که می‌تواند مهیج این گفته من باشد، خود دولت است. دولت باید به این ضرورت برسد که من نیاز به رسانه دارم. اما اگر نظام رسمی خود این جایگاه را بی‌نقش کند و ضرورت آن را از بین ببرد، خود به خود رسانه هم تضعیف می‌شود.
مشکل روزنامه‌نگار نیست؛ مشکل بن‌بستی است که نظام رسانه‌ای حاکم بر جامعه می‌سازد. یعنی نظام مدیریتی که رسانه را کنترل و هدایت می‌کند. وقتی این نظام خود را در جایگاهی می‌بیند که درباره بودن یا نبودن رسانه تصمیم‌گیری کند و مرجعیت رسانه را از بین می‌برد، روزنامه‌نگار هم مرجعیت خود را از دست می‌دهد. گفته من به این معنی نیست که باید ناامید شد. باید امیدوار بود و تلاش کرد رسانه‌های ما به جایگاه واقعی خود بازگردند. یعنی بازگشت به مسیری که منجر به توسعه پایدار جامعه می‌شود. یکی از مولفه‌های توسعه پایدار هم همین است. توسعه پایدار زمانی صورت می‌گیرد که جامعه بیمار نباشد، آزادی‌ها از بین نروند و شفافیت گفتاری، سازمانی و اداری حفظ شود.

اوایل انقلاب یک عده آمدند که چیزی از روزنامه‌نگاری نمی‌دانستند و به واسطه آشنا بودن وارد فضای رسانه شدند. صاحب امتیاز، سردبیر و دبیر یک رسانه عوض می‌شد و آن‌ها یک عده را با خود می‌آوردند. نتیجه این را بعد از چندسال می‌بینیم. بعد از چندسال می‌بینیم همه افرادی که در یک خبرگزاری یا تحریریه مانده‌اند، همان آدم‌هایی‌اند که شاید علاقه‌مند هم هستند اما این کافی نیست. در این جمعیتی که آمده‌اند افراد بدون استعداد کم نیست.
گاهی افراد بدون علاقه و صرفا چون کار دیگری نبوده وارد این حرفه شده‌اند و عده‌ای هم در دوران بازنشستگی به این حرفه روی آورده‌اند. خیلی‌ها تغییر حرفه داده‌اند. مثلا ممکن است فردی پس از چند سال از روزنامه رفته و سفیر شده است. متاسفانه نمی‌توانم این افراد را نام ببرم.

در نهایت، در شرایط اقتصادی و اجتماعی امروز، چرا و چگونه باید روزنامه‌نگار ماند؟

تا زمانی که ما نیاز به رسانه مسئول، وظیفه‌مند و هدفمند رسمی داریم، باید روزنامه‌نگار ماند. منظورم از رسمی، جایگاه قانونی و حقیقی داشتن رسانه است. هرگونه اطلاع‌رسانی به هنگام، سریع و دقیق می‌تواند جریان‌سازی کند و موج‌آفرین باشد. شما اطلاع‌رسانی دقیق می‌کنید که طرحی که مجلس تصویب می‌کند، آثار و تبعات زیان‌باری دارد.
اگر رسانه، رسانه‌ای باشد که از جایگاه حقیقی و واقعی برخوردار باشد و مسئولیت حقوقی داشت باشد، ایده و طرحی را زیرورو می‌کند، غیراصولی و غیرحرفه‌ای بودن آن طرح را روشن می‌کند و ممکن است طرح را از دستور کار خارج کند. تا زمانی که این نیاز وجود دارد، که به نظر من وجود دارد، نیاز به روزنامه‌ای داریم که جایگاه قانونی و حقیقی آن مشخص باشد تا تعیین راهبرد برای سیستم بالاسری و دولت کند. در دوره‌ای ماهنامه حمل‌ونقل منتشر می‌شد و یک گروه کارشناس کار تدوین‌شده می‌کردند و وزارت راه و دولت هم به آن توجه داشت. اگر اینگونه باشد معلوم است که ما به روزنامه‌نگار نیاز داریم. تا ابد هم در همه جای دنیا به چنین افرادی نیاز داریم. عاملی که می‌تواند مهیج این گفته من باشد، خود دولت است. دولت باید به این ضرورت برسد که من نیاز به رسانه دارم. اما اگر نظام رسمی خود این جایگاه را بی‌نقش کند و ضرورت آن را از بین ببرد، خود به خود رسانه هم تضعیف می‌شود.
مشکل روزنامه‌نگار نیست؛ مشکل بن‌بستی است که نظام رسانه‌ای حاکم بر جامعه می‌سازد. یعنی نظام مدیریتی که رسانه را کنترل و هدایت می‌کند. وقتی این نظام خود را در جایگاهی می‌بیند که درباره بودن یا نبودن رسانه تصمیم‌گیری کند و مرجعیت رسانه را از بین می‌برد، روزنامه‌نگار هم مرجعیت خود را از دست می‌دهد. گفته من به این معنی نیست که باید ناامید شد. باید امیدوار بود و تلاش کرد رسانه‌های ما به جایگاه واقعی خود بازگردند. یعنی بازگشت به مسیری که منجر به توسعه پایدار جامعه می‌شود. یکی از مولفه‌های توسعه پایدار هم همین است. توسعه پایدار زمانی صورت می‌گیرد که جامعه بیمار نباشد، آزادی‌ها از بین نروند و شفافیت گفتاری، سازمانی و اداری حفظ شود.

admin
admin
  • تاریخ روزنامه‌نگاریفریدون صدیقی

نوشته های مرتبط

{"qurey":{"tag":"\u062a\u0627\u0631\u06cc\u062e \u0631\u0648\u0632\u0646\u0627\u0645\u0647\u200c\u0646\u06af\u0627\u0631\u06cc,\u0641\u0631\u06cc\u062f\u0648\u0646 \u0635\u062f\u06cc\u0642\u06cc","post_type":"post","post__not_in":[501501],"posts_per_page":4,"ignore_sticky_posts":1},"title":false,"post_title":1,"between":"40px","layout":"grid","grid_layout":"grid_4","padding":{"left":"20","top":"20","right":"20","bottom":"20"},"ratio":"rd-ratio75","image_size":"medium","excerpt":"","alignment":"right","meta_layout":"","box_layout":"none","image_effect":"grow","caption_effect":"imghvr-fade","key":"related","post_type":"post","action":"reza_post_grid_4","post_status":"publish"}

جهان ترسناک بدون مطبوعات / عزا پشت عزا

روزنامه‌نگاری، روزنامه‌نگار روزآمد و باانگیزه می‌خواهد

فضای مجازی و آینده روزنامه‌نگاری 

چرا ما هنوز نیازمند روزنامه‌نگارانی هستیم که تحریریه و کاغذ را باور دارند؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار

{"number":"4","cats":"news","orderby":"","post_title":1,"title":false,"excerpt":"","excerpt_limit":"","title_limit":"","meta":{"meta_category":"","meta_author":"","meta_date":true,"meta_view":"","meta_comments":""},"list_layout":"list_1","featured_layout":"featured_1","between":"40px","image_size":"reza_thumbnail","ratio":"rd-ratio75","image_width":"","box_layout":"","caption_layout":"","key":"widget_blog_list","post_type":"post","action":"reza_post_list_1","post_status":"publish"}
  • ۲۱ تیر ۱۴۰۲

مردم نگاری طلاب آفریقایی ساکن در قم

  • ۲۲ فروردین ۱۴۰۱

تیز نگه‌داشتن شمشیرهای سامورایی

  • ۲۲ فروردین ۱۴۰۱

بازی نسل جدید تازه شروع شده

  • ۲۲ فروردین ۱۴۰۱

روزنامه‌نگاری، روزنامه‌نگار روزآمد و باانگیزه می‌خواهد

کلیدواژه‌ها

انجمن علمی - دانشجویی روزنامه‌نگاری کیوسک روزنامه‌نگاری ارتباطات ارتباطات بین فرهنگی

دسته‌ها

  • اخبار
  • ارتباطات
  • ارتباطات بین فرهنگی
  • خبرهای ویژه
  • روزنامه‌نگاری
  • یادداشت

آخرین مطالب

  • پژوهشی بر سوپر مارکت های یاران دریان تهران
  • مردم نگاری اجتماعی و فرهنگی اعراب دولت آباد
  • ارتباطات میان فرهنگی افغانهای مقیم ایران

جست‌وجو

درباره ما

دال مدیا، رسانه‌ای برای انتشار کارنوشت‌ها و ترجمه‌های دانشجویی مرتبط با کلاس‌‌های دکتر سبحان یحیائی است.

شبکه های اجتماعی

© گروه رسانه‌ای دال مدیا | ۲۰۲۲
#