دال مدیاپروژه های دانشجویی دال مدیا

  • خانه
  • ارتباطات انسانی
  • ارتباطات بین فرهنگی
  • ارتباطات سیاسی
  • افکار عمومی

دال مدیاپروژه های دانشجویی دال مدیا

  • خانه
  • ارتباطات انسانی
  • ارتباطات بین فرهنگی
  • ارتباطات سیاسی
  • افکار عمومی
  • صفحه خانگی
  • >
  • اخبار
  • >
  • روزنامه‌نگاری در عصر «سایبورگ‌ها»: از «هرم وارونه» تا «هرم DIKW»

روزنامه‌نگاری در عصر «سایبورگ‌ها»: از «هرم وارونه» تا «هرم DIKW»

  • اخبار
  • admin
  • ۸۵ بازدید
  • بدون دیدگاه

نویسنده: محمدمهدی حاتمی
منتشرشده در شماره هفتم مجله کیوسک (نشریه انجمن علمی، دانشجویی روزنامه‌نگاری)

این پرسش را احتمالا زیاد شنیده‌ایم: «آیا روزنامه‌نگاری مرده است؟» این یکی هم احتمالا به پاسخِ همین پرسشِ قبلی می‌رسد اما از وجهی دیگر: «روزنامه‌نگاری در آینده چه شکلی خواهد بود؟» برای کسی که روزنامه‌نگاری را به عنوان رشته دانشگاهی خود انتخاب کرده یا اینکه می‌خواهد فرداروزی روزنامه‌نگار بشود، نداشتنِ پاسخی برای این پرسش‌ها احتمالا آزاردهنده خواهد بود.
برای این پرسش‌ها می‌توان پاسخ‌های زیادی هم پیدا کرد که هریک از زاویه دید خودشان موضوع را در نظر گرفته‌اند. با این همه، اصل مشکل همچنان سرِ جایش می‌ماند: در زمانه‌ای که هوش مصنوعی و «سایبورگ‌ها» ممکن است پزشکان و وکلا را از کار بیکار کنند، آیا روزنامه‌نگاران هم همین تقدیر را خواهند داشت؟ اجازه بدهید مستقیم به سراغ پاسخ نرویم و ابتدا کمی گشت‌و‌گذار کنیم.

از «یووال نوح هراری» تا «حفظ‌کردنِ اتحادهای ریاضی»

اگر تا به حال در زندگی‌تان شعر، فرمولِ «اتحادهای ریاضی» یا حتی «فهرست عناصر جدول تناوبی» را حفظ کرده باشید، بعید است از خودتان نپرسیده باشید که این کارها واقعا چه فایده‌ای دارند؟ واقعیت این است که اگر زمانی هم فایده‌ای برای حفظ‌کردنِ چیزها وجود داشت، این کار دیگر فایده‌ای ندارد (شاید پدرها یا پدربزرگ‌هایی را هم به یاد بیاورید که با فخر می‌گفتند و می‌گویند که شماره تلفن‌های زیادی را از حفظ هستند!).
«یووال نوح هراری»، نویسنده کتاب مشهور «انسان خردمند» (که از قضا در مطبوعات هم قلم می‌زند)، در جایی نوشته بود نظام آموزشی حفظیات‌محور، چیزی مربوط به گذشته است و دیگر جایی در جهان امروز و فردا نخواهد داشت.
تاریخ‌دانِ مشهور نوشته بود حفظ‌کردنِ چیزها، مربوط به زمانی بوده که «داده‌ها» (Data) در جهان کمیاب بودند و برای همین باید آن‌ها را حفظ می‌کردی تا در دسترس باشند: اگر فلان اتحاد ریاضی را از حفظ نمی‌داشتی و فراموشش می‌کردی، باید کتاب ریاضی را باز می‌کردی، به فصل و صفحه مربوطه می‌رفتی و فرمول اتحاد را دوباره می‌خواندی.
اگر ریاضی‌تان خوب نباشد، امروز هم همین کار را می‌کنید؛ با این تفاوت که معمولا همه‌جا به اینترنت، رایانه یا گوشی تلفن همراه دسترسی دارید و حتی ممکن است از «سیری»، دستیار هوشمند «اپل»، بخواهید که فرمول را برایتان پیدا کند. در واقع، امروز نیازی به این ندارید که چیزهای زیادی را در حافظه‌تان ثبت کنید. راه و روشِ «یادگیری» یا راه و روشِ «دانستن» تغییر کرده و به جایِ انباشت داده‌هایی که ممکن است روزی به کارمان بیایند، باید ببینیم اساسا با انبوه داده‌ها چه کار می‌خواهیم بکنیم.
اگر بخواهم حرف «هراری» را به زبانِ خودم ترجمه کنم، حاصلش چنین چیزی می‌شود: امروز آن‌قدر «داده» در اختیارمان هست که به جای «کمیابی داده»، با «وفور داده» مواجه هستیم و بنابراین، به جای حفظ‌کردنِ «داده‌ها» در حافظه، بهتر است یاد بگیریم چطور آن‌ها را پالایش، دسته‌بندی و تحلیل کنیم.

«هرم داده»: غربال‌گرِ بزرگ

«هرم‌داده» (که فرنگی‌هایِ انگلیسی‌زبان به آن DIKW Pyramid هم می‌گویند)، بخش دیگری از منظورم را روشن می‌کند. این هرم، چیزهایی را که می‌دانیم (یا می‌توانیم بدانیم)، به چهار بخش کلی تقسیم می‌کند و هر بخش در زبان انگلیسی، قسمتی از همین «سرواژه» غیرقابل تلفظ DIKW را تشکیل می‌دهد.
D نماینده Data (به معنی «داده») است؛ I نماینده Information (به معنی «اطلاعات» است)؛ K نماینده Knowledge (به معنی «دانش») است و W نماینده Wisdom (به معنی «خرد» یا «حکمت»). منظور به صورت ساده این است: «اطلاعات» سطحی بالاتر از «داده» هستند و به همین ترتیب، «دانش» و سپس «خرد» از راه می‌رسند.
«داده» در واقع خامِ خام است، مثل مومی که در دست دارید و می‌خواهید آن را به شکل خاصی در بیاورید اما با خودِ «اطلاعات» هم شاید نشود کار زیادی کرد. «اطلاعات» مثل کتاب‌هایی در کتابخانه هستند که بالاخره کسی باید سراغ‌شان برود و آن‌ها را بخواند. اگر چنین کسی پیدا بشود، «اطلاعات» به «دانش» بدل می‌شوند اما «دانش» هم «ممکن است» به سطحی بالاتر ارتقا پیدا کند و تبدیل به «خرد» بشود («خرد» را آن موجودِ فرزانه‌ای در اختیار خواهد داشت که همه چیز را می‌داند!).
اینجا می‌توانیم دو موضوعِ مورد اشاره در بالا را به هم پیوند بدهیم. «داده» خام مانند همان فرمول اتحاد ریاضی است که در دوران مدرسه حفظ کرده‌ایم و حالا فراموشش کرده‌ایم؛ «اطلاعات»، آن بخش‌هایی است که از ریاضی می‌دانیم و در سطحی بالاتر از «داده» خام قرار دارند، مثلا اینکه مساحت مستطیل را چطور باید حساب کنیم و همین‌طور الی آخر. خلاصه اخلاقی ماجرا هم می‌تواند این باشد: رسیدن از «داده» خام به «خرد»، زمان‌بر و دشوار است اما «خرد» قطعا ارزشمندتر از «داده» خام است.

من و شما روزنامه‌نگار هستیم و دست‌کم با «اطلاعات» سر و کار داریم

اما همه این مقدمه طولانی برای این بود که به اینجا برسیم که شمایِ روزنامه‌نگار، نباید در سطح «داده» باقی بمانید و باید در این هِرم رو به بالا حرکت کنید. «داده» امروز در دسترس همه هست و راستش را بخواهید، اضافی هم هست.
در همین موضوعِ «بحران اوکراین»، کسانی که مثل من صفحات متعدد رسانه‌های جهان (از «بی‌بی‌سی» گرفته تا «راشاتودی» و «الجزیره») را در فضای مجازی دنبال می‌کنند، می‌دانند که در بسیاری از موارد، خبرها و تصاویر در این صفحات یکسان و مشابه هستند. بنابراین، این پرسش به میان می‌آید که چرا باید همان چیزی را که در صفحه اینستاگرامیِ «الف» دیده‌ایم، دوباره در صفحه اینستاگرامی «ب» هم ببینیم؟
آنچه در مورد «مرگ رسانه» یا «مرگ روزنامه‌نگاری» می‌گویند، دقیقا از همین‌جا ناشی می‌شود. رسانه‌ای که خبرش را رسانه‌ای دیگر زودتر و بهتر کار کند، پیشاپیش مرده است. در زمانه‌ای که یک شهروند اوکراینی تصویری از جنگ شهری در خیابان‌های «کی‌یف» را زودتر از خبرنگار «سی‌ان‌ان» روی فضای مجازی می‌فرستد، کسی حاضر نخواهد بود بودجه‌ای به «سی‌ان‌ان» تخصیص بدهد تا خبرنگارش با هواپیما از آمریکا به اوکراین برود، در هتل بماند و اخبار را پوشش بدهد.
اما در عصر «شهروندخبرنگاران»، واقعا چه بر سر رسانه‌ها خواهد آمد؟ وجه تمایزی که سعی کردم در بالا به آن اشاره کنم، شاید راه‌حل را هم در بطن خودش داشته باشد. من و شمایِ روزنامه‌نگار، نباید با «داده» خام سر و کار داشته باشیم، چون داده در جهان نه فقط کم نیست، که اضافی هم هست و شهروندی که به دنبال خبر باشد، چند ثانیه با کانال بعدی خبری یا صفحه بعدی اینستاگرامی فاصله دارد و الزامی ندارد که مثل دهه‌های گذشته به دکه روزنامه‌فروشی برود تا روزنامه‌ای را بخرد که خبری اختصاصی از اوکراین مخابره کرده است. به بیان «هرمِ DIKW » روزنامه‌نگاری امروز، از سطح «اطلاعات» به بالا شروع می‌شود.

کارخانه «کریستیانو رونالدو»سازی!
در جهان امروز، دانشگاه‌ها و موسسات رسانه‌ای قاعدتا باید روزنامه‌نگار و خبرنگار را برای پردازش «داده» تربیت کنند تا دست‌کم «اطلاعات» به دست بیاید و در حالت خوش‌بینانه، این «اطلاعات» در ذهن مخاطب به «دانش» تبدیل شود اما این کار تقریبا ناممکن است؛ چه به این دلیل که دانشگاه‌ها چیزهای کمی برای یاددادن به دانشجو دارند و چه به این دلیل که مثلا نمی‌شود موسسه تربیت «کریستیانو رونالدو» درست کرد و انتظار داشت سالی چند «کریستیانو رونالدو» از آن بیرون بیاید.
«کریستیانو رونالدو» احتمالا حاصل برخوردِ چند خوش‌اقبالیِ بزرگ در آنِ واحد به یکدیگر است: فیزیکِ بدنی مناسب، انگیزه بسیار بالا، گذشته و تاریخچه‌ای شخصی که به فوتبال ختم شده و شانس بازی‌کردن در تیم‌های خوب و دیده‌شدن توسط دیگران. روزنامه‌نگار و خبرنگار خوب هم احتمالا به همین ترتیب شکل می‌گیرد.

خب، حالا چه کار باید بکنیم؟!

با فروتنیِ تمام، چند راه‌حل برای خودم و شمایِ خواننده به ذهنم می‌رسد. نخست اینکه روزنامه‌نگار باید بسیار بخواند، بسیار ببیند و بسیار بشنود تا بتواند از شرِ انبوه «داده» خام خلاص شود و این داده‌ها را به اندازه‌ای فشرده‌سازی و خلاصه کند که به «اطلاعات» ختم شود.
در همین مثال اوکراین، به جایِ اینکه بپرسیم «آخرین ضدحمله آمریکا و اروپا علیه روسیه چه بود؟»، می‌توانیم بپرسیم «چه شد که روسیه تصمیم گرفت در قرن بیست‌ویکم، به سبک «ناپلئون» و «هیتلر» در اروپا جنگ راه بیندازد؟» در واقع، «ولادیمیر پوتین» باید آن‌قدر انگیزه داشته باشد که تحریم‌هایِ احتمالی کم‌سابقه را به جان بخرد و در این زمانه به یک کشور خارجی حمله نظامی کند. باور کنید که مخاطب هم معمولا این پرسش دوم را به پرسش اول ترجیح می‌دهد؛ چرا که پاسخ به پرسش اول را با بالا و پایین‌کردنِ اینستاگرام پیدا خواهد کرد.
دوم، روزنامه‌نگار باید در حوزه‌ای خاص تخصص پیدا کند اما نه اینکه چیزی از بقیه حوزه‌ها نداند. روزنامه‌نگار اقتصادی، حتما باید چیزهایی از اقتصاد (در حد یک کارشناس اقتصادی) بداند اما اگر از سیاست چیزی نداند، اقتصاد را هم درک نخواهد کرد. مثلا این پرسش را در نظر بگیرید: «چرا دولت و مجلس اصولگرا تصمیم به افزایش پایه مالیاتی کشور گرفتند، در حالی که این کار را دولت روحانی و «مجلس امید» هم می‌توانستند بکنند؟» پاسخ واضح است: دلایل سیاسی در کار بوده‌اند.
سوم، روزنامه‌نگار باید کار با «داده» را یاد بگیرد و منظور از «داده»، در اینجا دقیقا عدد و رقم است. اگر از «روزنامه‌نگاری دادهمحور» (Data Journalism) چیزکی شنیده باشید، احتمالا این را شنیده‌اید که دست‌کم بخشی از آینده روزنامه‌نگاری در این حوزه رقم می‌خورد. من و شمایِ ‌روزنامه‌نگار، باید بتوانیم با داده‌های عددی سروکله بزنیم، چرا که این داده‌ها بخشی از واقعیت را به صورت فشرده در خود دارند که اگر آزادشان کنیم، به مخاطب «اطلاعات» و حتی «دانش» می‌دهند.
مثلا شاخص «سرانه تولید نفت» (Oil Production Per Capita) نشان می‌دهد که اقتصاد «ایران» به مراتب کمتر از اقتصاد کشورهایی مانند «کویت»، «روسیه»، «آمریکا»، «نروژ» و حتی «آنگولا» نفتی محسوب می‌شود. این، یک «اطلاعات» حیرت‌انگیز است که می‌تواند خیلی چیزها را در مورد سیاست و اقتصاد ایران هویدا کند؛ مثلا اینکه اگر در زمان پهلویِ دوم ایران یک اقتصاد نفتی بود و در زمان ریاست‌جمهوریِ محمود احمدی‌نژاد هم همین‌طور، اکنون ورق برگشته و اقتصاد ایران در واقع با نفت اداره نمی‌شود.
چهارم و آخر اینکه اصول وجود ندارند؛ اصول خودِ شما هستید. «هرم وارونه» برای خبرنویسی، می‌تواند مهم باشد و می تواند مهم هم نباشد. بزرگ‌ترین تغییرات در هر حوزه‌ای را معمولا آن‌هایی رقم می‌زنند که اصول و باورهای پذیرفته شده را می‌شکنند و به شکلی در می‌آورند که خودشان می‌خواهند. بنابراین، باز هم با فروتنیِ تمام، لطفا شجاع باشید و اصول را بشکنید!

admin
admin
  • آینده روزنامه نگاریانجمن علمی - دانشجویی روزنامه‌نگاریروزنامه‌نگاریکیوسکمهدی حاتمی

نوشته های مرتبط

{"qurey":{"tag":"\u0622\u06cc\u0646\u062f\u0647 \u0631\u0648\u0632\u0646\u0627\u0645\u0647 \u0646\u06af\u0627\u0631\u06cc,\u0627\u0646\u062c\u0645\u0646 \u0639\u0644\u0645\u06cc - \u062f\u0627\u0646\u0634\u062c\u0648\u06cc\u06cc \u0631\u0648\u0632\u0646\u0627\u0645\u0647\u200c\u0646\u06af\u0627\u0631\u06cc,\u0631\u0648\u0632\u0646\u0627\u0645\u0647\u200c\u0646\u06af\u0627\u0631\u06cc,\u06a9\u06cc\u0648\u0633\u06a9,\u0645\u0647\u062f\u06cc \u062d\u0627\u062a\u0645\u06cc","post_type":"post","post__not_in":[501512],"posts_per_page":4,"ignore_sticky_posts":1},"title":false,"post_title":1,"between":"40px","layout":"grid","grid_layout":"grid_4","padding":{"left":"20","top":"20","right":"20","bottom":"20"},"ratio":"rd-ratio75","image_size":"medium","excerpt":"","alignment":"right","meta_layout":"","box_layout":"none","image_effect":"grow","caption_effect":"imghvr-fade","key":"related","post_type":"post","action":"reza_post_grid_4","post_status":"publish"}

روزگار غمناک روزنامه‌نگاری

جهان ترسناک بدون مطبوعات / عزا پشت عزا

تیز نگه‌داشتن شمشیرهای سامورایی

بازی نسل جدید تازه شروع شده

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار

{"number":"4","cats":"news","orderby":"","post_title":1,"title":false,"excerpt":"","excerpt_limit":"","title_limit":"","meta":{"meta_category":"","meta_author":"","meta_date":true,"meta_view":"","meta_comments":""},"list_layout":"list_1","featured_layout":"featured_1","between":"40px","image_size":"reza_thumbnail","ratio":"rd-ratio75","image_width":"","box_layout":"","caption_layout":"","key":"widget_blog_list","post_type":"post","action":"reza_post_list_1","post_status":"publish"}
  • ۲۱ تیر ۱۴۰۲

مردم نگاری طلاب آفریقایی ساکن در قم

  • ۲۲ فروردین ۱۴۰۱

تیز نگه‌داشتن شمشیرهای سامورایی

  • ۲۲ فروردین ۱۴۰۱

بازی نسل جدید تازه شروع شده

  • ۲۲ فروردین ۱۴۰۱

روزنامه‌نگاری، روزنامه‌نگار روزآمد و باانگیزه می‌خواهد

کلیدواژه‌ها

انجمن علمی - دانشجویی روزنامه‌نگاری کیوسک روزنامه‌نگاری ارتباطات ارتباطات بین فرهنگی

دسته‌ها

  • اخبار
  • ارتباطات
  • ارتباطات بین فرهنگی
  • خبرهای ویژه
  • روزنامه‌نگاری
  • یادداشت

آخرین مطالب

  • پژوهشی بر سوپر مارکت های یاران دریان تهران
  • مردم نگاری اجتماعی و فرهنگی اعراب دولت آباد
  • ارتباطات میان فرهنگی افغانهای مقیم ایران

جست‌وجو

درباره ما

دال مدیا، رسانه‌ای برای انتشار کارنوشت‌ها و ترجمه‌های دانشجویی مرتبط با کلاس‌‌های دکتر سبحان یحیائی است.

شبکه های اجتماعی

© گروه رسانه‌ای دال مدیا | ۲۰۲۲
#